در حد فاصل بین شمال مسلمان نشین و جنوب مسیحی نشین کشور نیجریه، پس از اعلام نتایج انتخابات محلی، درگیری بین مسلمانان که گمان میبرند حق آنان در انتخابات ضایع شده است با مسیحیان که برنده انتخابات بودند به کشته شدن صدها نفر انجامید.
مسجد شهر یوس گفته میشود پر از اجساد مسلمانانی است که به دست مسیحیان کشته شدهاند. به گفته امام جماعت آن مسجد - شیخ خالد ابوبکر - بیش از 100 جسد نیز در بیرون مسجد در حال متلاشی شدن است.
تعداد کشته شدگان مسیحی نیز بسیار زیاد است و همه شواهد دال بر آن است که این درگیریها در روزهای آینده نیز ادامه خواهد داشت.
مغازهها و مکانهای دولتی و خصوصی هر دو طرف درگیر، در آتش کینه گروههای محلی میسوزند و دولت مرکزی با فرستادن نیرو به این ایالت سعی در خاموش کردن آتش جنگ بین مسلمانان و مسیحیان دارد. ولی در کشوری که بیشترین درآمد نفتی را بین کشورهای آفریقای سیاه دارد، این درگیریها رویداد تازهای نیست؛ هر چند که شدت آن بسیار فراتر از درگیریهای پیشین است.
درآمد نفتی نیجریه در سالهای اخیر نتوانست فاصله طبقاتی در این کشور را کمتر کند و در حالی که در لائوس، پایتخت نیجریه، قشر خاصی همانند شیوخ عرب کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس همه امکانات را در اختیار دارند، در مناطق دیگر فقر به همان نسبت افزایش یافته است.
نیجریه که بزرگترین کشور مسلمان نشین آفریقای سیاه است، همچنان در چنبره شرکتهای نفتی اسیر است و اکثریت مسلمان آن بارها با مسائل مشابهی روبهرو بودهاند.آخرین تراژدی این کشوردر دهه 70میلادی در بیافرا رقم خورد وپیامدهای آن تا مدت زیادی دامن نیجریه را گرفت.
ساختار قومی این کشور زمینه بسیار مناسبی برای تشنجآفرینی را فراهم کرده است و نیجریه نیز همانند بیشتر کشورهای آفریقای سیاه هنوز نتوانسته تفاوتهای فاحش بین برداشت اقوام مختلف از پیامدهای پیرامونی را کاهش دهد.
جرقهای کافی است تا بار دیگر آتش خشم گروههای مختلف را برافروزد و این بار قوم هاسا بود که درگیر این مسائل شد.
هرچند بیشتر مردم نیجریه را مسلمانان تشکیل میدهند، ولی مسیحیان و دینهای آفریقایی نیز در این کشور پیروان زیادی دارند. البته مسلمانان آفریقای سیاه تفاوتهای ساختاری با همه مسلمانان در مناطق مختلف جهان دارند و فرهنگ کهن آفریقایی حتی مسلمانی آنها را نیز تحتتأثیر قرارداده است.
در دلتای رود نیجر، دامنه درگیری بین گروههای ضددولتی - که خواستار بهرهمندشدن از منابع نفت هستند - نیز در ماههای اخیر به چندین درگیری انجامیده است.
در این میان، خبرهایی نیز از غارت دفترهای شرکتهای نفتی به جهان مخابره شد ولی شرکتهای نفتی و مهمترین آنها شرکت شل که تقریبا تمام منابع نفت نیجریه را استخراج میکند سعی در سرپوش نهادن بر غارت منابع نفتی از سوی مردم گرسنه داشت و دولت هم که وابسته به این درآمدهاست اجازه نمیدهد آنچه در سطح زیرین جامعه میجوشد به بیرون سرایت کند و به هین روال غارت منابع به نفع قشر خاصی ادامه دارد.
در شهر لائوس که این روزها به صوت شهری مدرن درآمده است، کم نیستند بیخانمانهایی که جان خودرا به خاطر گرسنگی از دست میدهند. درحالی که طبقه مرفه این کشور بهترین امکانات را در اختیار دارند.
ساختار فدرالی نیجریه این امید را بهوجود آورد که این کشور 150میلیونی شاید بتواند در سایه آن، تفاوت بین اقوام را بهگونهای مسالمت آمیز سامان دهد، ولی حکومت نظامیان و پس از آن دولتی که در انتخاباتی نه چندان آزاد بر سر کار آمد، نتوانست آنگونه که انتطار میرفت، درآمد نفت را در خدمت جامعه به کار گیرد.
در این میان، گروههای مختلف که هر کدام ادعا میکنند قوم دیگر بیشتر از این درآمدها بهره برده است، با استناد به همین موضوع با هم بارها درگیر شدهاند.
دولت مرکزی نیز فاقد کارایی کافی برای مهار این درگیریها بوده است که علت اصلی عدمپذیرش این دولت از سوی بسیاری از اقوام است.ریشه درگیریها در نیجریه را ولی با تمام این اشارهها باید درجای دیگری جستوجو کرد.
کشوری که میتوانست به یکی از کشورهای مرفه آفریقایی تبدیل شود، بهعلت داشتن طبقهای فاسد که دستورپذیری آنان از شرکتهای نفتی زبانزد است، نمیتواند مردمی را که غارت ثروت ملی خود را شاهد هستند، آرام کند و کینههای گذشته قومی نیز بر آن میافزاید.
یافتن پاسخ برای این پرسش که در درگیریهای اخیر چه گروهی یا پیروان چه دینی مقصر هستند، کار بسیاری دشواری است.
مقصر اصلی را باید دردفتر آسمانخراشهای شهر لائوس جستوجوکرد؛ جایی که سردمداران شرکتهای نفتی عنان حکومت را در اختیار دارند و در سایه فساد قشر دولتی، به غارت ثروت ملی نیجریه ادامه میدهند.